سه واژه «مدیریت، بازی، آموزش» میتوانند به چندین شکل مختلف کنار هم قرار گیرند و هربار معنی متفاوتی داشته باشند. آموزش به کمک بازی را نباید با «بازیهای آموزشی» اشتباه گرفت. این دو مقوله اگرچه همپوشانیهای زیادی با هم دارند، در کارایی و نتیجه متفاوت هستند. ارزان و فراگیر شدن فناوری در پرطرفدار کردن صنعت بازیسازی نقش بهسزایی داشته و باعث شده دو مقوله «آموزش» و «بازی» بیشتر از همیشه به هم نزدیک و یا ادغام شوند.
هدف اصلی هر بازی «سرگرمی» است و سرگرمی همیشه نسبت به اهداف فرعی بازی (مثل آموزش) الویت بیشتری داشته و دارد. استفاده از بازی برای آموزش یک مهارت موضوع جدیدی نیست اما آموزش مفاهیم جدیتر که عموما نگاه سنتی بر آن قالب است به کمک بازی هنوز برای بسیاری از سازمانها غیرعادی است و تصور گروهی از مدیران کتوشلواری که در حال بازی با کاغذ و لیوانهای رنگی هستند برای آنها پذیرفتنی نیست. در بازیهای آموزشی یا آموزش با بازی هدف استفاده از ظرفیتها و مزیتهای بازی برای کاستن هزینههای روانی و ذهنیاست که آموزش به یادگیرنده تحمیل میکند. حال بررسی میکنیم ببنیم تا چه اندازه میتوان مفاهیم رسمی و قانونمند مدیریت را به کمک بازی آموزش داد و این روش تا چه اندازه میتواند موفقیتآمیز باشد.
شبیهسازی چالشهای مدیریت به کمک بازی
بازیهای مدیریتی معمولاً موقعیتها و چالشهای مدیریتی و کسبوکاری را شبیهسازی میکنند. این بازیها به شما اجازه میدهند تا مهارتهای مدیریتی خود را تمرین کنید و تصمیمگیریهای مهم را در یک محیط مجازی بگیرید. به عنوان مثال، شما ممکن است در یک بازی مدیریتی وارد نقش یک مدیر تیم یا یک مدیر عامل اجرایی شوید و باید با چالشهایی مانند مدیریت منابع، تصمیمگیریهای استراتژیک، حل اختلافات و مدیریت افراد مواجه شوید.
این نوع آموزش معمولاً ترکیبی از عناصر آموزشی، بازیها و تعامل با وظایف مرتبط با مدیریت دارد. از مزایای این روش میتوان به جذابیت بیشتر دورههای آموزشی، یادگیری عمیقتر و قابلیت انتقال مهارتهای یادگرفته به محیطهای کاری واقعی اشاره کرد. علاوه بر این نباید از یاد برد آموزش مدیریت بر اساس تجربه، آزمون و خطا و شکست در انجام وظایف مدیریتی میتواند برای سازمانها و کسبوکار بسیار پرهزیتهتر از شکست در یک بازی گروهی باشد.
امکان استفاده از آموشهای بازی محور برای اکثر حوزههای مدیریت مثل: مدیریت منابع، مدیریت برنامهریزی و زمانبندی، تصمیمگیریهای استراتژیک، مدیریت منابع انسانی، مدیریت بحران و سایر حوزهها وجود دارد و به عنوان یک روش موثر و جذاب در آموزش مدیریت شناخته میشود. این نوع آموزش، اغلب به عنوان «آموزش مدیریتی بازیهای شبیهسازی» یا «بازیهای آموزش مدیریت» شناخته میشود.
چه موانع و چالشهایی در مسیر آموزش مدیریت با بازی وجود دارد؟
نگرش سنتی به آموزش اولین و مهمترین مانع برای انجام بازیهای مدیریتی است. بسیاری از سازمانها به نگرشهای سنتی آموزش متمرکز هستند و روشهای آنها با ایدهآلهای نوین مانند آموزش مدیریت بازی سازمانی تطابق ندهند. همین نگاه باعث شده است که ارائه کنندگان و طراحان بازی کمتر رقبت به ورود به این بخش داشته باشند و ادغام کردن نیازهای سازمانها با بازی به سهولت و سرعت نیازهای سایر بخشهای جامعه مثل آموزش پایه دبستان و دبیرستان یا مهارتهای دیگری مثل زبان آموزی به کمک بازی شود.
از دیگر موانع و چالشهای آموزش مدیریت به کمک بازی میتوان به نیاز به تغییر در فرهنگ سازمانی و تمرکز بر یادگیری و توسعه اشاره کرد. برخی سازمانها برای اجرای موفق آموزش مدیریت بازی نیاز به تغییر در فرهنگ سازمانی و تمرکز بر یادگیری و توسعه دارند. سازمانی که معتقد است نیروها قبلا باید در جای دیگری (مثل دانشگاه) آموزشهای لازم را دیده باشند، نیازمند به تغییر فرهنگ اساسی دارد.
نتیجه محور بودن آموزشهای سازمانی در سطوح مختلف یکی دیگر از موانع ورود سازمانها به این سبک از آموزش است. برای برخی سازمانها، ممکن است سوال باشد که آیا آموزش مدیریت بازی واقعاً به بهبود عملکرد مدیران منجر میشود یا خیر. نیاز به دستاوردهای قابل اندازهگیری و اثبات ارتقاء مهارتها ممکن است برای برخی مسائل وجود داشته باشد.