اجتماعی, بازاریابی, زندگی ما٬ کسب و کار ما, کارآفرینی, کسب و کار

زندگی ما کسب و کار ما (۲) – مهربان‌ترین راننده تاکسی تهران

هفته پیش که چند روزی در تهران بودم برحسب تصادف در پل سیدخندان سوار تاکسی شدم و بر اساس عادت همیشگی به راننده سلام کردم٬ بلافاصله با جواب سلام گرم راننده و احوالپرسی او ابندا به زبان فارسی و بعد هم به زیان انگلیسی روبرو شدم! بعد از اون هم از آقای دهباشی(راننده) شنیدم که گفت: شما سوار ماشین مهربان‌ترین راننده تاکسی تهران شدید! هنوز در تعجب بودم که با کلاسوری از سمت راننده مواجه شدم که به قول خودش رزومه‌اش بود و بریده روزنامه‌ها و مجله‌هایی بود که با او مصاحبه کرده بودند و همچنین تکه هایی از یادداشت های مسافران ایشان. در حال ورق زدن بودم که ظرف شکلاتی از سمت راننده به سمت من اومد و تعارف ایشان! برخورد آقای دهباشی با همه مسافران هم همینطور بود حتی با اون آقای بداخلاقی که هرچی ایشون تلاش کرد باهاش ارتباط بزنه و جواب نگرفت. آقای دهباشی ۶۹ ساله در بخشی از پروفایل خود در وبلاگش می گوید: “می شود بدون عصبانیت و ناسزا گویی رانندگی کرد که هیچ می شود با مهربانی و اخوت برادران و خواهران بی شماری یافت. تاکسی برای من سفری برای خودشناسی است شاید باور کردنش برای شما سخت باشد امیدوارم اگر مسافرم بودید دوباره هم را ببینیم اگر نبودید به زودی هم را ببینیم.” 

ابراهیم دهباشی

شاید شما ایشان را دیده باشید یا از رسانه ها در موردش شنیده باشید. من با دیدن ایشان یاد حکایتی افتادم که جمله ای از دکنر وین دایر یک راننده تاکسی رو متحول کرده بود و کسب و کار (رانندگی)اش را به سبک دیگری رونق بخشیده بود. جمله دکتر وین دایر این بود :”مانند مرغابی‌ها که مدام واک واک می کنند، غرغر نکنید، به خود آیید و چون عقابها اوج گیرید”.

از آقای دهباشی ۳ چیز یادگرفتم و به عنوان ویژگی‌های ایشان اینحا می نویسم. ویژگی های خاص آقای دهباشی چیست؟

۱- تعریف کار به عنوان بخشی از زندگی و فلسفه بودن؛ “تاکسی سفری برای خودشناسی ” کمی به این جمله فکر کنیم…”برنامه نویسی برای … “٬ “مشاوره کسب و کار به عنوان… ” و… هرکدام جملاتی هستند که آیا جای خالی اونها رو  می تونیم با بخشی از فلسفه زندگی با بودن خودمون پر کنیم؟

۲- آقای دهباشی در حرفه خودش تمایز ایجاد کرده؛ تمایز به معنای واقعی. ایشان با خوشرویی و مهربانی و پذیرایی از مسافران فاصله معنی داری با سایر راننده ها ایجاد کرده است. سعی کنیم در کسب و کار خودمون برای پیشرفت به تمایز برسیم و تمایز چیزی نیست جز یک فاصله معنی دار در ارایه محصول یا خدمات.

۳- برگ برنده دیگر آقای دهباشی در تفاوت با دیگران پیوند زدن تمایز با حس مشتری است. ایشان تمایز خودش رو با احساسات مشتری درگیر کرده که بهترین مسیر برای تأثیر گذاری است. سعی کنیم احساس و تجربه مشتری را در کسب و کار دخالت بدیم و شاید در سطحی بالاتر براساس داده های دریافتی از احساس و تجربه مشتری برنامه ریزی محصول یا خدمات داشته باشیم.

 

نوشته های مشابه

2 دیدگاه در “زندگی ما کسب و کار ما (۲) – مهربان‌ترین راننده تاکسی تهران

  1. محمد نصیری گفت:

    داستان این مرد نازنین رو هم قبلا شنیه بودم و خوشحال میشم یه بار سوال تاکسی ایشون بشم.
    دنیا با وجود این آدم ها خیلی خیلی قشنگه.
    از شما هم بابت تهیه مطالب عالی برای وبلاگتون تشکر میکنم

    1. ممنون جناب نصیری/آرزوی موفقیت و شادکامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *