همه انسانها دارای اشتباهات و خطاها هستند و بارها برایمان پیش آمده که خودمان در تصمیمهایمان راه نادرست را برگزیدهایم و حتماَ هم بودهاند کسانی که ما اشتباهاتشان را به آنها گوشزد کرده ایم و یا در مورد اشتباهاتمان از آنها شنیده ایم اما چه میگوییم و چه میشنویم:
” تو اشتباه کردی…”
“آخرش خراب کردی…”
” بلد نیستی کار انجام بدی…”
“تصمیم اشتباه گرفتی … و شاید ملایمتر ” این تلاشت با موفقیت همراه نبود دوباره تلاش کن”
شاید بگویید که جملات اول خوب نیست و جملات آخر بهتر است اما من میخواهم به جملهی ویران کنندهای اشاره کنم که جملات اول در برابر آن پادشاهی میکند! میشنویم که میگویند یا میگوییم “آیا فکر نمیکنی که اگر انجامش نمیدادی بهتر میبود؟”
و این جمله در ظاهر از “خراب کردن” بسیار مؤدبانهتر و نرمتر و صد البته مخربتر است. این جمله در واقع هم عمل فرد مقابل و هم تفکر او را هدف قرار میدهد، یعنی نه تنها عمل تو مورد شک و تردید است بلکه فکر هم نمیکنی!!!
چرا برخی از ما نمیتوانیم درست فکرکنیم؟ چون تیغ خاموش “آیا فکر نکردی..، یا فکر نمیکنی…” آرام آرام گلوی تفکرمان را بریده است و چه زهرآگین است اگر مخاطب این جمله، کودک خردسالمان باشد. و نه تنها عمل خود را مورد نقد میبیند، بپذیرد که قوه تفکری هم در او دیده نمیشود!
بیاییم در تذکر اشتباه به اطرافیانمان تفکر آنها را هدف قرار ندهیم و ناآگاهانه و خاموش، پرنده خلاقیت شان را در قفس این کلام حبس نکنیم.
بیایید بگوییم:
آیا بهتر نیست جور دیگری به مسأله نگاهکنی؟
آیا بهتر نبود بیشتر تلاش میکردی؟
آیا وقت آن نرسیده که بیشتر تمرکز و تأمل کنی؟
من فکر میکنم زمان بیشتری نیاز داری تا به تصمیم بهتری برسی.
به یک چایی دعوتات میکنم تا دوباره روال فکریات را بازنگری کنی.
فکرکردن همان چیزی است که ما بیش از هر روز به آن نیاز داریم. همان چیزی است که ساعتی از آن از عمری عبادت بالاتر است، پس مراقب تفکر خودمان، و اطرفیان و علی الخصوص فرزندان خود باشیم.