می توانیم شحاعت در رفتار را به دو نوع تقسیم کنیم: فیزیکی، و اخلاقی یا مدیریتی. شجاعت فیزیکی معمولا دربرگیرندهی یک عمل است، همچون پاگذاشتن به داخل یک ساختمان دچار حریق یا پریدن به داخل یک رودخانهی خروشان برای نجات یک انسان، یا اعمال شجاعانهای نظیر رفتارهای افرادی همچون دارندگان مدال افتخار مانند گروهبان آلوین یورک در جنگ جهانی اول و ستوان آدی مورفی در جنگ جهانی دوم در صحنهی نبرد از خود نشان دادند. بسیاری از آمریکائیان “رونالد پال بوکا” را به خاطر دارند، رئیس آتشنشانان شهر نیویورک که در برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی؛ زمانی که تلاش میکرد کارگران را نجات دهد و ساختمان را تخلیه کند، کشته شد. وی “آتشنشان پرنده” لقب گرفت، به این دلیل که در یک عملیات نجات قبل از آن از طبقهی پنجم ساختمان آتشگرفتهای سقوط کرده و زنده مانده بود.
با این حال، نوع شجاعتی که لازم است تا شخصیت یک رهبر ساخته شود، شجاعت اخلاقی یا شجاعت مدیریتی است. شجاعت اخلاقی به معنی پافشاری بر عقاید و ارزشهای شخصی به هنگام قرارگرفتن در معرض خطراتی مثل انتقاد، سرزنش، تمسخر یا تعقیب قضایی است. همچنین میتوان آن را به معنی توان به خطر انداختن قدرت، موقعیت، دارایی یا شهرت دانست. همچنین به معنی انجام آنچه که باور دارید صحیح است و تمایل به قرارگرفتن در یک موقعیت ناخوشایند علیرغم فشارهای درونی و بیرونی است. یا به معنی باورداشتن به اینکه نتیجه، حال هرچه میخواهد باشد، کماهمیتتر از موقعیتی است که به دست میآورید.
شجاعت اخلاقی به خطر انداختن موقعیت خود و اساسا مواجهشدن با ترس از دست دادن چیزی است که برای امنیت حال یا آینده بسیار مهم است. بدین ترتیب، از شجاعت اخلاقی چه حاصل میشود؟ چیزی که اساسا برای منافع خود شخص نیست بلکه برای منافع فرد، گروه، سازمان، جوامع کوچک و در کل اجتماع است.
ویژگی شجاعت اخلاقی زمانی آشکار میشود که رهبران از گزارشات صریحی دفاع میکنند که نشان میدهد در آن مرتکب خطا شدهاند و یا دیگران از آنها انتقاد میکنند، حقیقت را میگویند حتی اگر نتایج بسیار منفی داشته باشد، تصمیمهای غیراخلاقی را به چالش میکشند، اعمال غیرممکن یا ناشیانه و برمبنای تمایلات شخصی را مورد مواخذه قرار میدهند، عقاید مخالف یا غیرمطلوب برای خود را مطرح میکنند، تصمیمهای جنجالی و اختلافبرانگیز میگیرند، یا حوزههایی را مورد نقد قرار میدهند که آشفتگی و رسوایی را برای سازمان به ارمغان میآورد.