آقای حیدری مشاور جوان جوک سال نیست!
آقای دکتر حیدری سلام
من از علاقهمندان به برنامه شما (پایش) و بخشهای مختلف آن هستم. چند هفته پیش در برنامه شما ( برنامه ای که در مورد مرحوم عالینسب صحبت میکردید ) در خصوص مشاوره و مشاوران جوان عبارتی به کار بردید که مورد پسند من نبود. اینجا (وبلاگ خودم) را جای مناسبی دیدم که به گفته شما پاسخی داده باشم و از همین جا اعلام میکنم آمادهام در این خصوص با شما گفت و گو انجام بدهم ( نمیگویم مناظره چون شما را روبرو و در تقابل با خودم نمیبینم و البته که شما در مناظره هم متخصص هستید! )
آقای حیدری مشاور جوان جوک سال نیست، نیاز سال کشور ماست!
شما از مرحوم عالینسب به عنوان نمونه خوب یک مشاور یاد کردید و گفتید که ایشان لایق صفت مشاور هستند البته که من هم با حرف شما موافقم اما یک سؤال دارم ؟ چند سال باید صبر کنیم تا در صنعت هستهای، بیوتکنولوژی، نانو و … انسانهای سالخورده و جاافتاده همچون مرحوم عالینسب ارجمند پیدا شوند، بعد از آنها استفاده کنیم ؟
اگر این افراد در حال حاضر در کشور ما نیستند ما نباید از کسی مشورت بگیریم؟ آیا یک جوان ۳۰ ساله که بعد از مدرک مهندسیاش، ۷-۸سال در صنعت کشور کار کرده و حرفی برای گفتن دارد نمیتواند برای دوستان و همسالان خودش که قرار است وارد بازار کار شوند مشاور خوبی باشد؟ با این استدلال جنابعالی فقط دکتر ماندگار و دکتر سمیعی تنها کسانی هستند که صلاحیت پزشکی در ایران را دارند چون فارغ التحصیلان دانشکده علوم پزشکی جوان هستند و نمیتوانند برای مردم و بیماری آنها دارو تجویز کنند و نسخه بپیچند!
بعد از مقدمه فوق، از چند منظر به نقد حرف شما میپردازم :
۱- منظر کمیت مشاوران
در کشور ما چند مشاور دارای صلاحیت [به نظر شما ] هستند که میتوانند به کسبوکارها مشاوره بدهند؟ افرادی همچون جناب عالینسب محترم چند نفر هستند؟ واقعاً آیا این تعداد برای رشد و پیشرفت تمامی بنگاههای کسب و کار و ارگانهای تجاری و اقتصادی کشور کافی هستند؟
۲- منظر هزینه و زمان
آیا همه کسبوکارهای کوچک متوسط و بزرگ توان پرداخت هزینههای این مشاوران بزرگ را دارند؟ آیا عالینسبها میتوانند بیش از ۲۴ ساعت در روز مشاوره بدهند ؟ پس همیشه افرادی هستند در صف مشاوره میمانند و سرشان بیکلاه میماند این کسب و کارها باید برای مشاوره به کجا رجوع کنند؟ هزینه زیاد و زمان محدود این مشاوران آنها را محدود به کسبوکارهای خاصی میکنند.
۳- منظر مشاوره های پیمایشی
در فعالیتهای مشاوره گاهی نیاز به پیمایش و رصد کردن شرکت یا شرکتهای رقیب و یا مطالعه بازار ؛ برای مدت زمان خاصی وجود دارد .
چه میزان از مشاورههای پیمایشی را میتوان به مشاورانی از قبیل مرحوم عالینسب سپرد؟! آیا درست است که ایشان [مشاوران مویسپید] کار و زندگی شان را ول کنند و روند رشد و یا استخدام و گزینش یک کارخانه کوچک را مانیتور کنند ؟! پیدا کنید بهره وری اقتصادی مشاوران را ؟ بهتر نیست هر کسی با هر نیازی به عالینسبها رجوع کند؟
۴- منظر دامنه اطلاعاتی مشاوران
آیا مشاوران معمر و جاافتاده ما در همه علوم مدیریتی، تولید، منابع انسانی، بازاریابی و… متخصص هستند و آیا به همه علوم روز و تغییرات جدید، نرم افزارها، استانداردهای جدید تسلط دارند؟ با همه احترامی که برای ایشان قائل هستیم آیا در ایامی که بیدرنگ و بدن فوت وقت مشغول مشاورهدادن هستند که صف مشاوره بگیران طولانی نشود! فرصتی برای احاطه به پیشرفت ها و علوم روز میماند؟
۵ – منظر علوم و فناوریهای جدید
همانطور که در مقدمه عرض کردم چند مشاور موی سپید در حوزه نانوفناوری سراغ داریم؟ چند مشاور کارکشته در حوزه انرژی هستهای، در حوزه مطالعه شبکههای اجتماعی؟ چطور و چند سال باید صبر کنیم تا بتوانیم در خدمت یکی از این بزرگواران برای تاسیس یک شرکت دانشبنیان مشاوره بگیریم؟!
۶- مدت زمان لازم برای تجربه دار شدن و توانایی در انتقال تجربه
آیا به نظر شما برای انتقال تجربه در کسبوکار ۳۰-۴۰ سال کار و موی سپید لازم است ؟ آیا در حوزه وب و تجارت الکترونیک هم همین عقیده را دارید؟ نمیتوان از دوستی که ۴- ۵ سال پیش در این حوزه وارد شده و بیش از همه تولیدکنندگان هم رده خود در این حوزه کارآفرینی و ثروتآفرینی کرده سئوالی پرسید و احیاناَ مشاورهای درخواست داد؟ آیا یک جوان حدوداَ ۳۰ ساله که کمپانیاش گردش مالی چند میلیاردی دارد و از پول پدرش هم یک ریال استفاده نکرده نمیتواند برای یک مهندس تازه فارغ التحصیل شده ۲۲ساله، دوست و مشاور خوبی باشد؟!
۷ – آیا مشاوره یعنی تقلید کورکورانه و چشم گفتن به مشاور؟!
اگر کلمه مشاور را ریشهیابی کنید ( البته شما که استاد بنده هستید بالاخره شما دکتری دارید و من تا کارشناسی ارشد بیشتر نرفته ام …! ) میبینید که به واژه شور یا مشورت برمیخوریم. همانطور که در فرهنگ ما و در دین ما هم گفته شده و در سیره رهبران دینی ما هم آمده ایشان هیچ گاه شرط خاصی برای شوری وارد نکردهاند و ” امرهم شوری بینهم ” را دیده ایم و خوانده ایم ولی ندیدهایم که نعوذبالله بگویند ” امرهمشوری بین اکابر هم ” ! به نظر من شنیدن کلماتی از مشاوران ، توجه به زاویه نگاه آنان و بررسی موضوع در جلسه های مشترک هیچ لزومی را برای مدیر نمیآورد که به رای ایشان پایبند شود . پس شما هم نگران نباشید اگر جوانی حرف ناپخته هم بزند اگر مدیر، مدیر باشد حرف های ناپخته را خود از میان درستها جدا خواهد کرد.
۸- خلاقیت در پیدا کردن راه حل مسئله
این بخش را فقط با مطرح کردن یک سئوال و یک خاطره کامل میکنم . آیا برای پیدا کردن ایده ها و راهحل های خلاقانه، تنها ابزار لازم سن بالا و موی سپید و بیش از ۳۰ سال سابقه است ؟یادم میآید آقای دکتر الهی قمشهای در یکی از سخنرانیهایشان در تلویزیون از قول معلمی تعریفکردند: ” این معلم در سر کلاس هندسه به دانش آموزان گفته بود که برای تقسیم یک زاویه به ۲ قسمت مساوی میتوان از نیمساز زاویه استفاده کرد اما هنوز راهی برای تقسیم یک زاویه به ۳ قسمت مساوی پیدا نشده و بعد از زنگ کلاس دیده بود که چند تا از بچه ها در زنگ تفریح دارند با پرگار و نقاله و با اشتیاقی زیاد در دفترهایشان اشکالی را ترسیم میکنند.از آنها پرسیدهبود مشغول چه کاری هستید؟ گفتهبودند مشغول پیدا کردن روشی برای تقسیم زاوبه به ۳ قسمت مساوی هستیم شاید ما بتوانیم … !
آقای حیدری بهتر است به جای آن که بگویید مشاور جوان جک سال است بگویید مشاور جوان نیاز سال و مشاوران جوان فرمایشی [ انتصابی] جوک سال هستند.
کشور ما نیاز به جو کسب و کاری دارد که احترام در آن ارزش محوری باشد. من همین طور که به عالینسبها، ظهیریها، رفوگرانها، فروتنها و … احترام میگذارم و دست آنها را میبوسم؛ همان قدر هم به دوستان جوانم و مویسیاهانی احترام میگذارم که جز پیشرفت کشورمان هدفی ندارند ، همانهایی که تعدادیشان سانتریفیوژها را چرخاندند، تعدادیشان سلول های بنیادی و رویانا را متولد کردند و … تعدادیشان هم می توانند مشاوران خوبی باشند.
بد نیست در انتها هم به گوگل سری بزنید و ببینید که در دنیا و در شهرهای بزرگ و کمپانیهای موفق چگونه ایشان(مشاوران جوان)را خطاب کرده و چگونه از آنها استفاده کردهاند. درست نیست برخی از مشاوران جوانی که فرمایشی هستند و با اتوبوسها میآیند را مصداقی برای همه مشاوران جوان قرار بدانیم.
با تشکر
مسیح کریمیان
ارادت دارم آقای کریمیان
سلام
قشنگ نوشتي برادر. كاش به رؤيت ايشان برساني
سلام
نظر آقای حیدری در واقع یکی از انگارههای اشتباهی هستش که در فضای مشاوره (در هر حوزهای) توی ایران رایج هستش. موارد چهارم، پنجم و ششم شاید از مهمترین استدلالها برای رد چنین انگارهای باشن…
ممنون از شما جناب جلالی
امیدوارم ایشون هم پذیرای انتقاد باشند
تا کنون که علیرغم ارسال مطلب به ایشان جوابی نداده اند.